01
هیچکس با سرعت نور زبان یاد نمی گیره. یادگیری زبان، زمان می بره اما اگه سازمان یافته و درست بری جلو میفتی تو مسیر درست و در این مسیر زیبا و پرپیچ و خم یادگیری، از مناظر اطرافت کلی لذت می بری. پس، از خودت زیاد توقع داشته باش ولی بی جا نه!!
02
همین که یک نفر تو دنیا پیدا بشه که بتونه یک کاری رو انجام بده پس تو هم می تونی. اگه هم تا حالا همچین کسی پیدا نشده پس تو اولیشی. برای یادگیری زبان تو دلت نخون، بلند بخون، بلند حرف بزن حتی اشتباه حتی با من من . به خودت اجازه ی اشتباه کردن بده. این تمرین به تو اعتماد به نفس می ده. کم کم یاد می گیری. بهت قول می دم.
03
تکرار در یادگیری زبان معجره می کنه. نیازی نیست واسه شنیدن یک فایل صوتی اینقدر تمرکز کنی که سر درد بشی یا اینکه چون فقط یکبار گوش دادی و هیچی ازش نفهمیدی از خودت ناامید بشی. به جای یکبار گوش دادن چند بار گوش بده. اصلا ده بار گوش کن. بذار گوشت با کلمه ها آشنا بشه. متن زیاد بخون بذار چشمات به دیدن کلمات و ساختار جمله ها عادت کنن، اگه چند خط خوندی و چیز زیادی ازش متوجه نشدی نترس، این طبیعیه. اولش همین جوریه. باید چند بار بخونی. کم کم همه چی تو ذهنت مرئی میشه و خودت از پیشرفتت شگفت زده می شی.
بعد از کاشت هر دانه ای، ظهور جوانه ای هر چند کوچک خستگی را از روح و جسم باغبانش دور می کند. اما داستان درخت بامبو چیز دیگری است. پس از یک ماه از کاشت دانه ی بامبو خبری از جوانه نمی شود.حتی بعد از یکسال هم خبری نیست. در سال دوم هم اتفاقی نمی افتد در حالیکه دانه همچنان به مراقبت و آبیاری نیاز دارد. سال سوم هم همین طور و سال چهارم. اما در سال پنجم ناگهان معجزه ای اتفاق می افتد. جوانه سر از خاک بیرون می آورد و در عرض شش ماه سی متر رشد می کند. در تمام این سال های به ظاهر بی حاصلی بامبو در حال رشد دادن و تنومند کردن ریشه های انبوهش در زیر خاک است تا در روز موعود با جهشی خیره کننده به اوج شکوفایی اش برسد.
موفقیت اتفاقی نیست