کلمات هم خانواده studieren در زبان آلمانی
در این درس از مجموعهی آموزش زبان آلمانی بامبو، با خانوادهی واژهی studieren یا همان Wortfamilie studieren آشنا میشویم.
یادگیری خانوادهی واژهها (Wortfamilie) یکی از مؤثرترین روشها برای افزایش دایرهی لغات در زبان آلمانی است. وقتی ریشهی یک فعل یا اسم را بشناسی، میتوانی واژههای مرتبط با آن را سریعتر بفهمی و بهتر به خاطر بسپاری.
واژهی studieren به معنی «تحصیل کردن» است. از این ریشه واژههای متعددی ساخته میشوند که در زمینهی آموزش عالی و دانشگاهی کاربرد دارند. در ادامه خانوادهی واژهی studieren را با معنی و مثال میبینیم.
خانوادهی واژه studieren — اسم، فعل، صفت
- studieren (فعل) = تحصیل کردن، درس خواندن
مثالها:
Ich studiere Medizin. → من پزشکی میخوانم.
Er studiert an der Universität Hamburg. → او در دانشگاه هامبورگ تحصیل میکند. - das Studium (اسم) = تحصیل، دورهی دانشگاهی
مثالها:
Mein Studium dauert vier Jahre. → تحصیل من چهار سال طول میکشد.
Sie hat ihr Studium erfolgreich abgeschlossen. → او تحصیلاتش را با موفقیت به پایان رسانده است. - der Student / die Studentin (اسم) = دانشجو
مثالها:
Der Student schreibt eine Hausarbeit. → دانشجو یک تحقیق مینویسد.
Die Studentin lernt für die Prüfung. → دانشجو برای امتحان درس میخواند. - der Studierende / die Studierende (اسم) = تحصیلکننده، دانشجو (فرم رسمیتر و خنثی از نظر جنسیت)
مثالها:
Alle Studierenden müssen sich anmelden. → همهی دانشجویان باید ثبتنام کنند.
Viele Studierende arbeiten neben dem Studium. → بسیاری از دانشجویان در کنار تحصیل کار میکنند. - das Studienfach (اسم مرکب) = رشتهی تحصیلی (Fach + studieren)
مثالها:
Mein Studienfach ist Informatik. → رشتهی تحصیلی من فناوری اطلاعات است.
Welches Studienfach interessiert dich? → چه رشتهای تو را علاقهمند میکند؟ - der Studiengang (اسم مرکب) = دورهی تحصیلی (Gang + studieren)
مثالها:
Der Studiengang Maschinenbau ist sehr beliebt. → دورهی تحصیلی مهندسی مکانیک بسیار محبوب است.
In diesem Studiengang gibt es viele Seminare. → در این دورهی تحصیلی، سمینارهای زیادی برگزار میشود. - der Studienplatz (اسم مرکب) = جای تحصیلی در دانشگاه (Platz + studieren)
مثالها:
Sie hat einen Studienplatz in Berlin bekommen. → او یک جای تحصیلی در برلین گرفته است.
Ein Studienplatz in Medizin ist schwer zu bekommen. → گرفتن جای تحصیلی در رشتهی پزشکی سخت است. - der Studienabschluss (اسم مرکب) = مدرک پایان تحصیل (Abschluss + studieren)
مثالها:
Er hat seinen Studienabschluss als Ingenieur gemacht. → او مدرک تحصیلیاش را به عنوان مهندس گرفته است.
Ein guter Studienabschluss öffnet viele Türen. → یک مدرک تحصیلی خوب درهای زیادی را باز میکند. - die Studienzeit (اسم مرکب) = دوران تحصیل (Zeit + studieren)
مثالها:
Die Studienzeit war sehr interessant. → دوران تحصیل بسیار جالب بود.
Während der Studienzeit hat sie im Ausland gelebt. → در دوران تحصیل در خارج از کشور زندگی کرده است. - die Studiengebühren (اسم جمع) = شهریهی تحصیلی (Gebühren + studieren)
مثالها:
Die Studiengebühren sind in Deutschland oft niedrig. → شهریههای تحصیلی در آلمان اغلب پایین هستند.
Viele Studierende bezahlen keine Studiengebühren. → بسیاری از دانشجویان شهریه پرداخت نمیکنند. - die Studienordnung (اسم مرکب) = آییننامهی تحصیلی (Ordnung + studieren)
مثالها:
Die Studienordnung regelt alle Prüfungen. → آییننامهی تحصیلی تمام امتحانات را تنظیم میکند.
Man sollte die Studienordnung gut kennen. → باید آییننامهی تحصیلی را خوب بشناسی.
یادگیری خانوادهی واژهی studieren به تو کمک میکند ساختار واژهها و عبارتهای دانشگاهی را بهتر درک کنی. وقتی بفهمی چه واژههایی از studieren ساخته میشوند، متون آموزشی و آکادمیک آلمانی برایت بسیار قابل فهمتر میشوند.
اگه شما هم واژهی دیگهای از ریشهی studieren بلدید، حتما توی دیدگاهها بنویسید تا سایر زبان آموزان هم از دانش شما استفاده کنند.
پکیجهای آموزشی:
- پکیج آموزشی Menschen A1.1
- پکیج آموزشی Menschen A1.2
- پکیج آموزشی Menschen A2.1
- پکیج آموزشی Menschen A2.2
- پکیج آموزشی Starten wir A1 قسمت اول
- پکیج آموزشی Starten wir A1 قسمت دوم
- پکیج خودآموز گرامر زبان آلمانی سطح A1