اصطلاحات و ضرب المثلهای رایج زبان انگلیسی
keep someone (or something) in the dark
بی خبر گذاشتن عمدی کسی، صدای چیزی را در نیاوردن
I wish my boss would stop keeping me in the dark and
be clear about what I need to do for the project.".
کاش رئیس از بی خبر نگه داشتن من دست برداره و درمورد آنچه
باید برای پروژه انجام بدم شفاف باشه.
Don't keep me in the dark, silence won't protect you.
منو تو بی خبری نذار. سکوت ازت محافظت نمی کنه.
Why did you keep me in the dark about our finances? I trusted you.
چرا منو در مورد امور مالی مان بی خبر نگه داشتی ؟ من بهت اعتماد كردم.
I think it's better to tell the client there may be a delay
instead of keeping them in the dark about the production issue.
فکر می کنم بهتره به مشتری بگیم که ممکنه یه تاخیر داشته باشیم به جای اینکه
اون رو درباره مسئله تولید در بی خبری نگه داریم .
برای مشاهده فلش کارتهای مکالمه زبان انگلیسی همراه با جعبه لایتنر و
همینطور استفاده از سایر منابع آموزشی مانند گرامر، داستان، مقاله، کالوکیشن،
لغتنامه تصویری و ...، اپلیکیشن بامبو را نصب نمایید.
(آموزش زبان بامبو)